۱۳۸۷ بهمن ۲۵, جمعه

آموزش و پرورش از منظر رب العالمین

آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت)
از منظر رب العالمین


ز روز ازل تا به آخر، به دانش بکوش
که هر دو جهان را معلم یکیست.



رضا شهران



بسمه الله الرحمن الرحیم
الحمد الله رب العالمین

آموزش و پرورش - تعلیم و تربیت
مقدمه
واژه رب ریشه کلمات مربی و تربیت است و به درستی در فارسی به پروردگار یعنی پرورش دهنده ترجمه شده است. بطور معمول در قرآن به عنوان مرجع اصلی، ارتباط انسان با خدا از پایین به بالا همیشه مورد توجه قرار گرفته است. اما وجه دیگر این ارتباط از بالا به پایین است و خداوند در آن به بهترین وجه خود و صفات خود را بیان نموده است. در شروع این کتاب عجیب ، الله پس از آنکه خود را رحمان و رحیم می‌نامد بلادرنگ در مقام مربی و معلم خود را معرفی می‌نماید .
بنابراین خداوند به عنوان مربی هر دو عالم و از آن برتر به عنوان سیستم آموزشی و پرورشی مستقل از زمان و مکان با بیانی روشن و کامل، خواص این برترین سیستم‌ها را بر ما عیان می‌سازد. ابتدا خود وسیله و ابزار هدایت (قرآن) را برنامه‌ریزی می‌کند و انسان را خلق می‌کند و به وی آموزش بیان می‌دهد .
و از آن مهم‌تر آنکه نه تنها این جهان بلکه آخرت نیز محل یادگیری است (بسیاری از مکاتب آموزشی امروزه آزمون، سنجش نتیجه و پاداش و جریمه عملکرد دانش‌آموزان را جزئی از مراحل آموزش می‌دانند) و چه زیبا و به صراحت این مطلب را این مربی مربیان بیان نموده: "رَبِّ الْعَالَمِينَ" یعنی "مربی (پروردگار) هر دو عالم". بنابراین به روشنی در می‌یابیم که تربیت انسان تا ابد ادامه دارد و محدود به زندگی در این جهان (نشستن بر سر کلاس درس الهی) و روز موعود (روز آزمون) نمی‌باشد و حتی بهشتیان (قبولان) و جهنمیان (مردودان) نیز به حال تربیت می‌باشند.
حال که این گونه و از منظر نظام آموزشی به قرآن حکیم نگاه کنیم آیات چون ستارگان می‌درخشند و بسادگی با جستجوی واژه "رب" هر آنجایی که خداوند خود را از منظر آموزگار و مربی به انسان نشان می‌دهد چون خورشید می‌تابد و هر نابینایی را راهنمایی می‌کند.
این واژه بصورت مستقیم و غیر مستقیم 866 بار در قرآن آمده و به روشنی شرایط یک نظام آموزشی و پرورشی را مستقل از زمان و مکان تعلیم می‌دهد.
و چه الگویی بالاتر از "رب العالمین" برای هدایت ساخت هر نظام آموزشی؟

در ادامه آیاتی که صراحتا کلمه "رب" در آنها آمده و در آن صفتی از خداوند که بیانگر مربی بودن اوست به وضوح مشهود است، ذکر گردیده و برای ملموس‌تر شدن آن مثالی امروزی برآن افزوده شده تا راحت‌تر کاربردی گردد. و در انتهای هر آیه سوالی پژوهشی مطرح گردیده تا فرد سائل را به فکر وادار کند و پاسخ به آنها میزان انحراف ما را از شاخص بی‌عیب الهی نشان می‌دهد.
سپس جملاتی که معمولا در انتهای آیات می‌آید که غالبا بیانگر صفتی از صفات الهی است آمده که خود مانند شاخصی برای هر نظام آموزشی و در حالت جزء برای هر مربی می‌تواند تلقی گردد.
مسلم آنکه در سایر آیات نیز می‌توان نشانه‌های آشکار دیگری از مربی‌گری و هدایت خداوند را یافت و متذکر شد، اما در این مجال تنها به مواردی که مستقیما کلمه "رب" ذکر گردیده تمرکز شده است که همین اندک دریایی بیکران است. سایر پژوهندگان حتما بهتر و دقیق‌تر این مهم را جستجو و تکمیل می‌نمایند و امید آن داریم که ما را از یافته‌های خود بی‌نصیب نگذارند.


إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ

رضا شهران
سنه 38 میلادی

آیاتی که خداوند خود را رسما مربی معرفی نموده و روش مربی‌گری خود را آشکارا بیان میکند.

سوره = الفاتحة آيه = 2 جزء = 1 حزب= 1
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
ستايش خدای را که مربّى هر دو جهان است .
همانطور که در مقدمه گفته شد، تنها این جهان محل تربیت انسان نیست و هر دو جهان جایگاه تربیت‌اند و با مرگ دفتر آموزشی انسان بسته نمی‌شود. و بر هر نظام آموزشی است که دانشجوی خود را پس از پایان تحصیلات و حضور فیزیکی در کلاس درس دنبال کند تا مراتب تربیتی تا محیط کار و بعد از آن ادامه یابد.
آیا دانشگاه‌های ما میدانند دانشجویانی که به خون جگر تربیت کرده‌اند اکنون به چه کار مشغولند؟


سوره = البقرة آيه = 37 جزء = 1 حزب= 1
فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
پس آدم كلماتى را از سوى پروردگارش دريافت كرد و توبه اش را پذيرفت ; زيرا او بسيار توبه پذير و مهربان است .
حتی آنان که مردود می‌شوند را تربیت می‌کند تا در جای مناسب قرارگیرند نه اینکه با سه بار مشروط شدن تحصیلی آنان را اخراج و در جامعه رها سازد! .
... و خداوند عالم بسیار توبه پذیر و مهربان است. آیا ما از خداوند عالم سخت‌گیرتریم؟!



سوره = النساء آيه = 174 جزء = 6 حزب= 11
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا
اى مردم! يقيناً از سوى پروردگارتان براى شما برهان آمد، و نور روشنگرى به سوى شما نازل كرديم.
سیستم آموزشی و مربی می‌بایست مبنای یادگیری را دلیل و برهان قراردهد و دانشجو را روشن نماید چرا که مقام تعلیم و تربیت جایگاه زورگویی و حرف بی‌اساس نیست. هزاران مثال ساده و پیچیده و به زبان قابل فهم باید توسط نظام آموزشی مطرح گردد تا دانشجو فرقان (قدرت تشخیص حق از باطل) یابد.
آیا نظام یادگیری ما مبتنی بر برهان و روشنگری است؟ یا مبتنی بر حفظیات؟


سوره = الانعام آيه = 126 جزء = 8 حزب= 15
وَهَـذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ
و اين راه راست پروردگار توست; ما آيات را براى گروهى كه متذكّر مي‌شوند ، بيان كرديم .
نظام آموزشی و مربی‌گری می‌بایست بر راه راست باشد و برای آموزش آیه و نشانه لازم است. چرا که بهترین راه یادگیری نشان دادن عملی و تجربیست. آزمایشگاه‌های مجهز و فضاهای کارگاهی برای شبیه‌سازی از ابزارهای اساسی نشان دادن نشانه‌ها به دانشجو است.
تا چه حد نظام آموزشی ما مبتنی بر یادگیری در مرز عمل است؟


سوره = الانعام آيه = 127 جزء = 8 حزب= 15
لَهُمْ دَارُ السَّلاَمِ عِندَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ
براى آنان نزد پروردگارشان خانه سلامت و امن است ; و به پاداش كارهاى پسنديده اى كه همواره انجام مي دادند يار و سرپرست آنان است .
محیط یادگیری می‌بایست امن و سالم باشد تا دانشجو با خیال راحت به آن وارد و از آن خارج شود و در کنار مربی خود احساس امنیت و آرامش کند. مربی، یار و سرپرست دانشجوست.
آیا اساتید ما یار و سرپرست دانشجویان‌اند؟ یا انسان‌هایی هستند که به دلیل هزاران مشکل بزرگ و کوچک خود نیاز به یار و سرپرست دارند؟
تا چه حد محیط آموزشی ما سالم و امن است؟


سوره = الانعام آيه = 165 جزء = 8 حزب= 15
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلاَئِفَ الأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
اوست كسى كه شما را در زمين ، جانشينان قرار داد، و برخى از شما را بر برخى ديگر به درجاتى بالا برد تا شما را در آنچه به شما عطا كرده، بيازمايد ; قطعاً پروردگارت زود كيفر است ، و يقيناً بسيار آمرزنده و مهربان است .
آزمودن از مراحل اساسی فرآیند یادگیریست و قطعا می‌بایست براساس آنچه که به دانشجو آموخته شده این عمل انجام شود. این نکته مهم است که انسان با فرشته تفاوت اساسی دارد. چنانکه خداوند هر آنچه به فرشته می‌آموزد عینا همان را پاسخ می‌دهد. در مثل است که اگر به فرشته دو عدد 0 و 1 را بیآموزی او همان 0 و 1 را به همان ترتیب بازگو می‌کند. نه کم و نه بیش. در حالیکه با آمـــوزش 0 و 1 به انسان، او نه تنها 0 و 1 را بازگو میکند بلکه 10 و 01 و 110 و 11 و .... و در نهایت تمام ساختمان ریاضی را براساس اعداد طبیعی، حقیقی، گویا و حتی عصم و موهومی می‌سازد.
این‌جاست که خداوند به فرشتگان می‌فرماید: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید ! و این روح خلاق و سازنده، اثر دمیده شدن روح خالق در کالبد خاکی بشر است،که فرشته باید بر آن سجده کند . با تمام این اوصاف مربی زود کیفر می‌دهد ولی نه از روی کینه و نامهربانی، بلکه کیفر در نظام تربیتی از روی مهربانی و آمرزش است.
آیا ما در نظام یادگیری، روح خلاقه انسان را می‌آزماییم یا گنجینه حافظه فرشتگان را (از روی جزوه!!)؟ و یا اصولا ما خلاقیت را می‌آموزیم که آن را بیآزماییم؟!
و در آخر کیفر ما از روی مهربانیست ؟

سوره = الاعراف آيه = 3 جزء = 8 حزب= 16
اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ
آنچه را از سوى پروردگارتان به جانب شما نازل شده پيروى كنيد، و از معبودانى غير او پيروى ننماييد، ولى بسيار اندك و كم ، پند مي گيريد .
خداوند عالم بارها متذکر است و بر این نکته واقف که بسیار اندکند کسانی که می‌آموزند و پند می‌گیرند و باز با صبر و حوصله داستانی دیگر برای آنها نقل می‌کند تا بلکه به راه راست بیآیند.
صبر نظام آموزشی ما تا چه حد است؟ و چند درصد از دانشجویان ما آنچه را که ما قصد داشته‌ایم به ایشان بیآموزیم، آموخته‌اند؟


سوره = الانفال آيه = 29 جزء = 9 حزب= 18
يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ
اى اهل ايمان ! اگر از خدا پروا كنيد ، براى شما براى تشخيص حق از باطل قرار مي‌دهد ، و گناهانتان را محو مي‌كند، و شما را مي‌آمرزد; و خدا دارای فضل بزرگ است .
نظام یادگیری و تربیتی موظف است قدرت تشخیص حق از باطل و از آن پیچیده‌تر تشخیص اصیل از بدل را به دانشجویان بیآموزد.
آیا ما به عنوان پدیده‌ای اصیل عاقل‌ایم یا در فضای بدل، عقل کل؟!
و باز آیا ما به عنوان پدیده‌ای اصیل عاشق‌ایم یا بدل آنیم، عشقی؟!
و در نهایت ما را رند عالم سوز می‌دانند یا رند خانمان سوز؟!
آیا ما خودمان اساسا قدرت تشخیص اصیل از بدل را داریم؟


سوره = هود آيه = 56 جزء = 12 حزب= 23
إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللّهِ رَبِّي وَرَبِّكُم مَّا مِن دَآبَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
يقيناً من بر خدا كه پروردگار من و پروردگار شماست توكل كردم; هيچ جنبنده اى نيست مگر اينكه او مهارش را به دست گرفته است، مسلماً پروردگارم بر راهى راست است .
نظام آموزشی و تربیتی به عنوان یک سیستم باز و متاثر از عوامل بیرونی تا چه حد در دست ماست و تا چه حد ما در صراط مستقیم عملا هستیم؟

سوره = الحجر آيه = 86 جزء = 14 حزب= 27
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ
يقيناً پروردگارت همان آفريننده داناست .
وه چه درست است که مربی، خلاقی دانا نیز می‌بایست باشد!
آیا نظام آموزشی و تربیتی ما به خلاقیت در عمل بهایی می‌دهد؟

سوره = النحل آيه = 50 جزء = 14 حزب= 27
يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ
از پروردگارشان كه بر فراز آنان است، بیم دارند، و آنچه را به آن مأمور مي شوند، انجام مي دهند.
خوف و بیم معطوف به احترام است. نظام تربیتی می‌بایست دارای احترام باشد.
آیا متولیان آموزشی ما خود احترام مسجد را در عمل نگاه می‌دارند؟


سوره = الاسراء آيه = 12 جزء = 15 حزب= 29
وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلاً
ما شب و روز را دو نشانه قرار داديم; پس شب را بى نور نموديم و روز را روشن ساختيم ، تا روزى و رزقى را از پروردگارتان بطلبيد و براى اينكه شماره سال ها و حساب را بدانيد ، و هر چيزى را به روشنى و به طور كامل بيان كرديم .
نظام آموزشی و تربیتی می‌بایست همه چیز را به روشنی و کامل بیان کند و دانشجو را را از دریای دانش سیرآب نماید.
مطالب آموزشی و تربیتی ما تا چه اندازه روشن و کامل تهیه شده‌اند؟




سوره = الاسراء آيه = 20 جزء = 15 حزب= 29
كُلاًّ نُّمِدُّ هَـؤُلاء وَهَـؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاء رَبِّكَ مَحْظُورًا
هر يك از دو گروه دنيا طلب و آخرت خواه را از عطاى پروردگارت يارى دهيم ، و عطاى پروردگارت ممنوع شدنى نيست.
دنیاطلبان (عالمان/عقلیون) و آخرت‌خواهان (عارفان/عشقیون) هر دو تحت تعلیم و تربیت خداوند هستند و نمی‌توان این تربیت را از کسی منع نمود.
آیا نظام تعلیم و تربیتی ما به یک اندازه به تربیت عقل و دل دانشجویان توجه می‌کند یا اینکه یکی فدای دیگری و یا هر دو قربانی می‌شوند ؟

سوره = الاسراء آيه = 30 جزء = 15 حزب= 29
إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء وَيَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا
يقيناً پروردگارت رزق را براى هر كه بخواهد وسعت مي دهد ، و تنگ مي گيرد ; زيرا او به بندگانش آگاه و بيناست .
تا چه حد ما به احوال مشتریان خود (دانشجویان) آگاه هستیم و متناسبا بر آنها تنگ می‌گیریم و یا وسعت می‌دهیم ؟

سوره = طه آيه = 50 جزء = 16 حزب= 32
قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى
گفت : پروردگار ما كسى است كه به هر موجودى، آفرينش آن گونه كه سزاوارش بود به وى عطا كرده ، سپس هدايت نمود .
هدایت فرآیندی دو طرفه است که هادی و هدی در آن در تعاملند. به همین دلیل است که خداوند سمیع و بصیر و حکیم و حفیظ و ... می‌باشد.
آیا فرآیند هدایت در نظام یادگیری ما دو طرفه است؟ آیا نظام یادگیری ما دارای شنوایی و بینایی موثر است که دانشجویان ما مهارت شنوایی و بینایی موثر را از ما بی‌‌آموزند؟

سوره = طه آيه = 114 جزء = 16 حزب= 32
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا
برتر و بلند مرتبه است خدا كه فرمانرواى هستى و حقّ محض است; و پيش از آنكه وحى كردن قرآن بر تو پايان گيرد در خواندنش شتاب مكن ، و بگو : پروردگارا ! دانش مرا بيفزای.
چه درس با ارزشی است که تا خود چیزی را به درستی یاد نگرفته‌ایم اقدام به آموزش آن نکنیم!.
آیا مربیان ما بر دانش ما می‌افزایند و ما را دانشمند می‌کنند؟ یا بر اطلاعات ما می‌افزایند و ما را مطلع می‌کنند؟
آیا ما فرآیند تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش و دانش به خرد را اجرا می‌کنیم؟



سوره = الانبياء آيه = 89 جزء = 17 حزب= 33
وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ
و زكريا را زمانى كه پروردگارش را ندا داد : پروردگارا ! مرا تنها مگذار ; و تو بهترين وارث انى .
و حتی اگر برای ما وارثی باقی نماند تا آنچه را بدست آورده‌ایم برای او به میراث بگذاریم، خداوند وارث ماست و آورده‌های ما تلف نمی‌شوند.
آیا در نظام آموزشی ما میراث‌دار دست‌آوردها و پژوهش‌های دانشجویان هستیم؟
آیا ما میراث پدر‌مان را بین یکدیگرتقسیم می‌کنیم یا بر سر ارث پدرمان دعوا می‌کنیم؟

سوره = الشعراء آيه = 9 جزء = 19 حزب= 37
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ
و يقيناً پروردگارت بسیار مقتدر و مهربان است .
نظام تربیتی می‌بایست مقتدر و در عین حال مهربان باشد. چرا که اقتدار بدون مهربانی در بحث تربیت مایه گریزان شدن است.
تا چه حد دانشجویان ما از ما گریزان‌اند؟ چند درصد از دانشجویان علاقه‌مند به حضور در محل تحصیل‌شان هستند؟

سوره = القصص آيه = 22 جزء = 20 حزب= 39
وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاء مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّي أَن يَهْدِيَنِي سَوَاء السَّبِيلِ
هنگامي كه به سوى مدين روى آورد ، گفت : اميد است پروردگارم مرا به راه راست راهنمايى كند .
سمت و سوی نظام تربیتی باید خود درست باشد تا بتواند دانش‌آموزان را به راه راست هدایت کند.

سوره = فاطر آيه = 34 جزء = 22 حزب= 44
وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ
و مي گويند : همه ستايش ها ويژه خداست كه اندوه را از ما برطرف كرد; بى ترديد پروردگارمان بسيار آمرزنده و عطا كننده پاداش فراوان در برابر عمل اندك است.
از نکات مهم در ساحت آموزشی همین پاداش بزرگ در برابر عمل اندک است. کودکی را که نقاشی نه چندان زیبایی کشیده است چه بسیار تشویق می‌کنند تا به یادگیری علاقه‌مند شود.
اما، آیا ما با دانشجویان خود نیز چنین رفتاری داریم و آنان را فراوان تشویق می‌کنیم یا این کار فقط مختص مهد کودک‌هاست؟
سوره = الزمر آيه = 34 صفحه = 462 جزء = 24 حزب= 47
لَهُم مَّا يَشَاءونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاء الْمُحْسِنِينَ
براى آنان نزد پروردگارشان آنچه بخواهند فراهم است; اين است پاداش نيكوكاران
دانشجو باید هر چه را از برای فزونی دانش بخواهد نزد مربی خود فراهم ببیند. دست مربی می‌بایست برای فراهم کردن امکانات باز باشد. مشکلات بودجه و مالی مربوط به نظام آموزشی و تربیتی نیست، چرا که هر بی‌توجهی کوچک به آن بیشترین پیآمدهای ناخوش آیند و جبران ناپذیر را دارد.
آیا بودجه‌های آموزشی ما کافی است؟



الرَّحْمَنُ «1» عَلَّمَ الْقُرْآنَ «2» خَلَقَ الْإِنسَانَ «3» عَلَّمَهُ الْبَيَانَ «4» الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ «5» وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ «6» وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ «7» أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ «8» وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ «9» وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ «10» فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ «11» وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ «12» فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ «13» خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ «14» وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ «15» فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ «16» رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ «17» فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ «18» مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ «19» بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ «20» فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ «21» يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ «22» فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ «23» وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ «24» فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ «25» كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ «26» وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ «27» فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ «28» يَسْأَلُهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ «29» فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ «30» سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَا الثَّقَلَانِ «31» فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ «32» يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ «33» فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ «34» يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ «35» فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ «36» فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاء فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ «37» فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ «38» فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ «39» فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ «40» ...


سوره = الرحمن آيه = 12 جزء = 27 حزب= 54
فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
پس كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را انكار مي‌كنيد ؟
سوره الرحمن یکی از بهترین الگوهای ساخت یک نظام تربیتی است. خداوند در آن بطور مداوم آیاتی را نشان می‌دهد و سپس می‌پرسد که باز هم منکر آن هستید؟ این نوع از هدایت مبین آن است که دانشجو هر چند بار که چیزی را نپذیرد باید باز بر او دلیل و برهان آورد و خداوند عالم صبورترین مربیان است.
تا چه حد ما پاسخگوی انکار دانشجویان هستیم (با صبر)؟


سوره = المزمل آيه = 9 جزء = 29 حزب= 58
رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا
پروردگار مشرق و مغرب، هيچ معبودى جز او نيست، پس او را وكيل و كارساز خود انتخاب كن.
سیستم تعلیم و تربیت وکیل و کارساز دانشجو و دانش‌آموز است. تنها وظیفه نظام آموزشی انتقال اطلاعات به ذهن دانشجو نیست. در مواقع نیاز باید گره از کار او بگشاید.
آیا ما وکیل و کارساز دانشجویان‌مان هستیم یا خود گره بر گره‌های آنان می‌افزاییم؟

سوره = الانشقاق آيه = 15 جزء = 30 حزب= 59
بَلَى إِنَّ رَبَّهُ كَانَ بِهِ بَصِيرًا
آرى، بى‌ترديد پروردگارش نسبت به او بينا بود.
بینایی سیستم تعلیم و تربیت ما تا چه حد موثر و حساس است؟

سوره = العاديات آيه = 6 جزء = 30 حزب= 60
إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ
قطعاً انسان نسبت به پروردگارش بسيار ناسپاس است.
دانشجو همواره به مربی خود ناسپاس است و این ناسپاسی اگر از افزون خواهی دانش باشد چه نکوست.
دلیل ناسپاسی از سیستم آموزشی چیست؟

سوره = الفلق آيه = 1 جزء = 30 حزب= 60
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ
بگو : به پروردگار سپيده دم پناه مي‌برم.
سوره = الناس آيه = 1 جزء = 30 حزب= 60
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ
بگو : پناه مي‌برم به پروردگار مردم.
مربی و نظام آموزشی پناه‌گاه دانشجوست و دانشجو از هرجا که رانده شود به آنجا پناه می‌برد و به همین دلیل است که نگاهداری حرمت مکان تدریس در همه جای دنیا بر همه واجب است و این مامن را همه پاس می‌دارند، اگر چه دزدی در آن اختفا کرده باشد.
آیا دانشگاه‌های ما پناهگاه دانشجویان‌اند؟

معرفی مربی هر دو عالم از زبان خود او :

از سوره الانعام:
... إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَليم : يقيناً پروردگارت حكيم و داناست .
مربی بر حکمت و دانش تسلط دارد.

... وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ : و او شنوا و داناست.
مربی می‌بایست ابتدا شنوا باشد و مشکل دانشجو را بشنود و سپس پاسخ گوید.

... وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ : و پروردگارت از آنچه انجام مي‌دهند ، بى‌خبر نيست .
مربی باید از همه چیز خبر داشته باشد.

... فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيم : يقيناً پروردگارت بسيار آمرزنده و مهربان است .
مربی باید آمرزنده و مهربان باشد.

... إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيم : قطعاً پروردگارت زود كيفر است، و يقيناً بسيار آمرزنده و مهربان است .
کیفر مربی از روی مهربانی است.

از سوره هود:
... إِنَّ رَبِّي عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظ : زيرا پروردگارم بر همه چيز نگهبان است .
مربی نگهبان و حافظ روح و جان دانشجو است.

... إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ : زيرا پروردگارم نزديك و اجابت كننده آنان است .
مربی باید به دانشجو نزدیک باشد تا بتواند درخواست‌های او را اجابت کند.

... إِنَّ رَبِّي بِمَا تَعْمَلُونَ مُحِيط : يقيناً پروردگارم به همه اعمالى كه انجام مي‌دهيد، احاطه دارد .
مربی باید به آنچه که می‌آموزد خود احاطه داشته باشد.

... رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيد : بى ترديد پروردگارت هر چه را اراده مي كند، انجام مي‌دهد .
مربی باید در تعلیم و تربیت آزادی عمل داشته باشد.



از سوره النحل:
... إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِيم : يقيناً پروردگارتان رئوف و بسيار مهربان است.
مربی رئوف و مهربان است.

از سوره الکهف:
... وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا : و پروردگارت به هيچ كس ستم نخواهدكرد .
مربی نمی‌تواند ستمگر باشد.

از سوره مریم:
... وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا : و پروردگارت هيچ گاه فراموشكار نيست .
مربی هرگز فراموشکار نیست و خواسته‌ها و اعمال دانشجویان را از یاد نمی‌برد.

از سوره الفرقان:
... وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا : و پروردگارت همواره تواناست .
همیشه اقتدار مربی باید حفظ شود.

از سوره النمل:
... وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ : و او مقتدر و داناست .
اقتدار مربی همراه با داناییست.

از سوره سبا:
... رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيب : زيرا او شنوا و نزديك است .
مربی باید بخوبی بشنود و نزدیک باشد و از پشت میز (ریاست) نمی‌توان به دانشجو نزدیک بود و حرف او را شنید.

شاهي نامه

شاهي نامه

سپاس خداي را عز و جل، كه به بركت سالاري مردم، بر ما .معلوم گشت عاملان حكومت از راس تا قاعده همگي خادمند و ما مخدوم، و ارتزاق ايشان از ناحيه دارايي ماست، و سپاس خداي را كه روزي بر ما چنان رساند كه رزق خادمين ادا كنيم، و عقلمان را چنان برساند تا اين كسان كه وظيفه خدمت دارند را هدايت كنيم، و احوال روزگار را چنان قرار داد كه همگان از همه چيز آگاه گردند، ظالم، ظلم شناسد و مظلوم حق.
من، رضا شهران، نه به سفارش حاكمي بلكه به حكم وظيفه، برآن شدم تا در احوال حكومت انديشه كنم، تا خداوندان فرمان در آن تامل كنند و آن را بجاي آرند، آنگاه هر چيز بر آيين خويش رود و در جاي خود قرار گيرد، علي عليه‌السلام نيز عدالت را چنين خواند.
قبل از اين بسيار در آيين حكومت انديشه گرديده، نظام الملك به فرمان سلطان ملكشاه سلجوقي و ماكياول از سختي روزگار براي لورنستو مديچي آثاري گرانبها و كم‌نظير نگاشته‌اند. اين دو بزرگوار، نورالله قبره، هر دو از دولت مردان بوده‌اند و از منظر حكومت به نگارش سلوك حكومت پرداخته، و هر كدام را سال‌هاي بسيار فرصت براي كسب تجربت در حكومت مردم فراهم بوده. براي اين حقير به اندازه سال‌هاي كسب تجربه اين بزرگواران در مسند حكومت، فرصت بودن در مقام مردم فراهم بوده، و اين غنيمت اكنون پيش آمد تا آنچه در اين معني دانسته و از دانش گذشتگان آموخته‌ را از منظر مردم شرح داده و به حمدالله ما را از حكومت نصيبي نيست .
در انجام اين خدمت .......... فصل نگاشته، و در هر باب آنچه لايق است قرار دارد و هيچ صاحب فرماني را از اجراي آن چاره‌اي نيست‌، خاصه در اين روزگار و هر چه بيشتر خوانند، آنها را در كارهاي حكومت و شناختن احوال دوست و دشمن بيداري افزايد، و روش كارها و ترتيب و قاعده حكومت و سامان فرهنگ و كسب دانش و علم اقتصاد و احوال لشگر و مردم برايشان روشن شود، و هيچ چيز در همه عالم از دور و نزديك و از بسيار و اندك پوشيده نماند.
حق تعالي، در هر روزگاري كسي خواهان را از ميان خلق برگزيند تا اين مهم را به اجرا گذارد و جان را در راه آن نثار نمايد، چنانچه كسي چنين باري برندارد، چنان شود كه چيزي براي سوختن دل نماند. و من رضا از همين جا به ذات احديت اعلام مي‌كنم :
من رضا ابن جمال‌الدين آماده‌ام.
در آخر، آنان كه از حكومتيان بودند خاطرشان از چنين نگارش‌هايي به‌سختي آزرده شد، خداوند آخر و عاقبت همه ما را ختم به خير كند.
رضا شهران
سنه 34 بعد از ميلاد

باب اول – مقدمه
سپاس خدای را که بشر را آفرید و سپاس هم او را که همت آن داد تا بر مه و خور حکم روایی کند و بر مردمان ستم روا ندارد.
و سزاست هر شهریاری آنچه را که در سر دارد و در این دوران بدان "برنامه" گویند آشکار سازد تا همه از احوال خویش نیک آگاه گردند و به جان دل در این وادی قدم گذارند و اگر بدان همره نبودند همان ابتدا سربتابند و عمر و سرمایه خویش به بیابان نریزند. کاروان سالار را واجب است که نقطه آغاز و فرجام معین نماید. سختی راه بر شمارد و گوهر چاره بسفتد. و بر مردمان ضمانت دهد که بار حکومت سلامت به سر منزل مقصود رساند، همه جهان آباد سازد و دشمنان بر جای نشاند.
و بسیار نکوست که جهان دار جان گران مایه را گرو انجام کار قرار دهد و در پایان دوره شهریاری مردمان بر جان وی رای دهند و همگان –از شاه تا عوام- بدانند فر شاهنشهی ارزان بدست کس نیفتد. و در چنین روزگار است که مردمان آسوده سر بر بالین گذارند و شاهان هیچ خطا نکنند. و این گرو به هیچ طریق آزاد نگردد مگر به رای مردم و این در قانون چنان آید که هیچ بنی بشری توان تغییر آنرا نداشته باشد و هر روز بر مردمان خوانده شود تا حقوق خویش نیک بدانند و فراموش نکنند و حاکمان بر پیمان خویش سست نگردند.
و اکنون که تیغ مردم بر سر جهان دار آویخته است خرد حکم می کند تیخ جهان دار بر گردن دولتیان مماس گردد تا همه خداوندان فرمان در رفتار خویش تامل کنند و پای نلغزانند که این جای هیچ خطا نیست. هر آنکس که آهنگ خدمت دارد و درایت انجام آن به دولت بپیوندد و شریکان قافله و رفیقان دزد از ترس جان در آن حوالی نگردند.
و اما عمر شهریاری می بایست بر شاه و مردمان معلوم باشد و پانزده سال در حکومت به اندازه است. کاستی از آن موجب به ثمر نرسیدن است و مازاد موجب اتلاف عمر. پس شهریار را جز ژرف بینی و تیز مغزی بسیار چاره نیست و سزاست این دوران را "دوران گذار" بنامیم. و آن چنان در این ایام باشد که پادشاه بفرماید خانه مجالس و شوراها ببندند، که آشوب با نرمش و شور به جایی نرسد و هر آینه مملکت به سامان آید، آن شرایط فراهم گردد تا همگان آرای خویش در هر باب باز گویند و جهان دار را رخست فراهم آید تا کناره رود و مردمان بر عمارت نشینند. انشاءالله.
و پادشاه می بایست سخن خلق سخت بشنود و به سخن دانندگان که از سر نیک خواهی برآید گوش دل بسپارد و شنیدن سخن دوست و دشمن را واجب داند، همانا که یک عقل راه بجایی نبرد. هر آن انجمن که شاه بر بالای آن نشیند نکوست که هوشمندان و دانایان که کمر همت به آبادانی مملکت بسته اند در پای باشند و غیر نباشد. و اما دانایان و خیرخواهان بسیارند و از آن میان میبایست هر آنکس که جرات گردن بر تیغ خلق نهادن است پای به میان گذارد و کمر سفت نماید و پاپوش آهنی بر دارد که این راه بسی سخت است و جان فرسا و ایام گذار را خواب بر دولتیان حرام است.
حکومت هر آینه آسان شود که به دست مردمان باشد، لیک این مهم بدون پایه و استون استوار به انجام نرسد و شاه را در این دوران وظیفه جز این نیست که زیر دیوار محکم سازد تا امارت حکومت، صاف و مستحکم گردد. و آموزش اول قدم باشد تا مردم دانا برای نشستن در امارت حکومت تربیت شوند، که بزرگترین دشمنان نادانان باشند. و بعد از آن معاش مردمان باشد که انسان گرسنه هیچ عاشقی به یاد نیاورد و بیکاری سستی آرد و فساد و این باب بسیار مفصل است و تامل در آن بسیار جایز. سپس بر پادشاه است تا با همه گیتی تکلیف روشن دارد و بر جهانیان سیاستها باز نماید که هیچ موجود در جهان به تنهایی عمر نیابد. و صاحب قدرت را چاره جز این نیست که بر سپاهیان و لشگریان نظر کند و این نیز از ابزار حکومت است.
و چاره کار بر این چهار که بر شمردم استوار باشد، پس هر کدام به بابی باز نمایم تا همه چیز بر عالمیان روشن گردد.